نتایج جستجوی عبارت «افراسیاب اشناگر 3/1/1340 کوشکک دبستان شهاب پادگان آموزشی 05 کرمان تیپ 55 هوابرد شیراز 2/3/1361 بیت‌المقدس» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
اتاق سریع برق کشی می شود
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
زمانیکه گردان کمیل در پادگان جلدیان که تازه تأسیس شده بود مستقر شد. تعدادی از برادران که با هم زیاد شوخی می‌کردند به دنبال یک اتاقی بودند که در آن مستقر شوند تا مزاحم سایر برادران نباشند. بالاخره اتاقی پیدا کردند اما فاقد روشنایی و برق بود. یکی از آنها به قسمت تأسیسات تیپ المهدی(عج) مراجعه می‌کند و می‌گوید: قرار است این اتاق، اتاق فرماندهی باشد و جلسات عملیات بعدی در اینجا طرح شود. لازم است سریعا" برق...
شهدا سال ۶۶- زندگینامه شهید شاپور فریدونی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد شاپور فريدوني »
مجنون شدن و مقبول لیلی افتادن را شرایطی است که باید عارف الی الله آن را بداند و به‌جا آورد. شهیدان کربلای خونین ایران،‌ مجنون‌صفتانی بودند که درس عرفان را در سنگرهای الهی خود به‌خوبی آموختند و به منصه ظهور کشاندند. شاپور ازجمله آنان است که ۱۳۴۸/۳/۲۷ در شهرک ریز آب نی‌ریز در یک خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در همان محیط ساده و پاک روستا گذراند. هفت‌ساله بود که به دبستان عشایری...
نتایج عملیات والفجر دو
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر دو »
عملیات حاج عمران (والفجر 2 ) با آزاد سازی 200 کیلومتر مربع از خاک دشمن و تسلط بر قسمتی از ارتفاعات منطقه‌، به پایان رسید‌. طی این عملیات‌، مناطق زیر به تصرف نیروهای خودی درآمد‌: - پاسگاه مرزی تموچین عراق. - پادگان حاج عمران. - گمرک مرزی. - سلسله ارتفاعات "کلو". - ارتفاعات "گردمند" سرسول‌، آزادی‌، سلمان‌، شیوه کارتا‌، بردزرد. - روستاهای زینو ( ممی خلان )‌، رایات‌، شیوش‌، خوارو‌، میوتان بالا و میوتان پایین.1...
زندگینامه آزاده فرج الله زارع
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
فرج الله زارع فرزند حسین در سال 1345 در خانواده‌ای متدین، مذهبی و کشاورز در یکی از روستاهای بخش مرکزی نی‌ریز بنام فخرآباد بدنیا آمد. ولی متأسفانه پس از گذشت دو سال مادرش به رحمت خدا رفت و زندگی را با رنج و مشقت فراوان و درد بی مادری و یتیمی شروع کرد. پس از فوت مادرش خاله‌اش او را بزرگ کرد. او چهارساله بود که با پدر و برادرانش به روستای عباس آباد مهاجرت کردند. جهت شروع...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید خلیل احمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
لاله‌های سرخ‌رنگ حاشیه اروندرود، هر یک نشان از عاشقانی پَر سوخته دارند که در گرد شمع انقلاب اسلامی سوختند و با بذل جان خود زینت‌بخش این آب‌وخاک مقدس شدند. یکی از سرخ رویان آن عرصه، خلیل احمدی است که در تاریخ ۱۳۴۶/۵/۱۰ در روستای چاه‌سرخِ بخش آباده طشک از توابع نی‌ریز در خانواده‌ای کشاورز و مذهبی دیده به جهان گشود. هوش و استعداد فراوان در کنار روح لطیف و مهربان، او را از همان اوان کودکی زبانزد عام...
دوک نخ ریسی و کالک عملیات
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در سال 1362 که گردان کمیل در پادگان الغدیر اصفهان مشغول انجام تمرینات هلی‌برد بود. بخاطر حساسیت مسأله و اینکه دشمن متوجه نشود به برادران تأکید شده بود که مسأله را کاملا" محرمانه تلقی کنند و مرخصی که می‌روند، صحبتی راجع به چگونگی عملیات و تمرینات و آموزشها نکنند. در همان ایاّم یکی از نفرات گردان که از مرخصی به اصفهان برگشته بود، وقتی که مسئول آموزش مجددا" روی محرمانه بودن کار و تمرینات تأکید می‌نمود، گفت: خدا...
زندگینامه جانباز محمد رضا دلداری
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
در سال 1340 در خانواده‌ای متدیّن و مذهبی در محله سجاد شهرستان نی‌ریز دیده به جهان گشود . دوران کودکی را در کنار پدر و مادر گذراند‌. ‌تحصیلات خود را در مدرسه کوی سجاد آغاز و با موفقیت دوره ابتدایی را طی کردند. تحصیل خود را در مدرسه ‌ شهید مفتح‌ ادامه داده و پس از اتمام مقطع راهنمایی، دوره دبیرستان را در دبیرستان شهید بهشتی ‌آغاز نمود. قبل از اخذ دبپلم به استخدام ارتش در آمد. در...
همان... را که برای خودمان نگه داشته ایم بده
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
محل استقرار گردان مدتها در پادگان امام خمینی‌(ره) واقع در جاده اهواز اندیمشک بود. آقایان قاسم ملایی و علیرضا نامور در تدارکات گردان مشغول خدمت بودند. وقتی بچه‌ها برای گرفتن مایحتاجی مانند شلوار‌، شامپو‌، زیر پیراهن و‌... مراجعه می‌کردند‌. آقای نامور می گفت: فعلا" نداریم . بعضی وقتها که مراجعه کننده ، ناراحت می شد، می‌گفت: به کربلائی قاسم مراجعه کن و بگو همان (مثلا" زیر پیراهنی) که برای خودمان نگه داشته‌ایم را بده. این مسأله‌ای شایع در...
نیایش
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
خداوندا خمینی زنده باشد جوانان را دهد نیروی تازه کند اصلاح کشور از ره دین گشاید قدس و هم کرب‌‌و بلا را به قلب دشمنان تیر دعایش سپاه پاسدارانش شب و روز به بنیاد شهیدش بخش نیرو بسیج پاسداران‌ خمینی همه جان بر کف اندر راه قرآن خداوندا تو می‌دانی که ما را براه او بدادم حامدم را به شهید شاهدم حامد خدایا خداوندا توکل را مدد کن گنه کاران ببخشا بر پیمبر تـوکل را ببخشـا بر شـهیـدان...
زندگینامه جانباز حسین نادریان
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
حسین نادریان فرزند سلمان، در تاریخ دوازدهم شهریور ماه سال 1343 در روستای ده ریز از توابع آباده طشک شهرستان نی‌ریز در خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود. وی برای کمک به امرار معاش خانواده از همان دوران کودکی تلاش و کوشش خود را شروع کرد.‌ علاقه وافر به درس خواندن وی وا داشت تا در کلاسهای شبانه شرکت نماید و تا کلاس دوم شبانه در روستای ده زیر درس بخواند. با فرا رسیدن زمان خدمت سربازی با...